زینبزینب، تا این لحظه: 12 سال و 29 روز سن داره

بهونه زندگی

من و دخترم

1392/3/24 17:44
302 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی

این چند هفته من بودم و خودت....2 تایی با هم.

بابا هم درس داشتن و هم درگیر مسائل انتخاباتی

اینه که من و تو سعی کردیم روزای خوبی رو با هم بگذرونیم

و تو مثل همیشه دختر خوبی بودی و نکذاشتی مامان اذیت بشه.

البته فکر می کنم بخاطر دندون در آوردنت یکم بد غذا شدی و بهونه مامانو میگیری.

فقط دوست داری پیشت بشینم و تکوووووون نخورم. اگه از جام بلند بشم میدونی چی میگی ؟

اَبَ (البته از نوع اعتراضی)

دیگه این کلمه تو جهانی شده و همه چیو بر این وزن می گی ....

به قول باباجون هر اَبَ یی که میگی یه معنی مخصوص به خودش داره!!!

 

 

راســــــــــــــــــــتی یکی ازدندونات در اومده عزیزم....

 

مبـــــــــــــــــــارکــــــــــــــه

 

 

دختر خوبم خیلی دوست دارم و سلامتی و شادابی تو همیشه آرزوی قلبی منه!

 

اینم زینب خانوم وقتی توی تخت پارک نا مرتبش نشسته و نمیزاره مامان تختشو مرتب کنه!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان سولماز
28 تیر 92 23:52
عزيزم از طرف من ببوسش